کشف کنید چگونه میتوانید مراسم عروسی خود را با الهام از زیباییهای طبیعت و فرهنگ غنی ایرانی طراحی کنید. از تمهای...
راهنمای تغذیه زنبور عسل - قسمت اول
تغذیه زنبور عسل
موفقیت در زنبورداری به دو عامل اصلی بستگی دارد: مدیریت کنه واروآ و تأمین منبع غذایی مناسب برای کندو - چه از طریق منابع طبیعی محلی و چه از طریق تغذیه تکمیلی. به عنوان یک زنبوردار، ضروری است که نیازهای تغذیهای یک کلنی، جریان مواد مغذی در داخل کندو، تأثیر تغذیه بر پویایی جمعیتی کلنی و توان ایمنی آن، و همچنین نحوه تشخیص علائم کمبود تغذیهای را درک کنید. اگر مایل به درک صحیح چگونگی مدیریت تغذیه زنبور عسل هستید، این پست را از دست ندهید. ما در این پست مطالبی در خصوص درک ابرسازمان زنبور عسل، کربوهیدرات، نیاهای تغذیه ای و ... پرداختهایم و در بخش دوم مطالب جذابی با عنوان «راهنمای تغذیه زنبور عسل - قسمت دوم» در خصوص تغذیه زنبور عسل برای شما تدارک دیدهایم.
درک ابرسازمان زنبور عسل
برای درک تغذیه زنبور عسل، مهم است که توجه کنیم مسئله تغذیه، درباره یک زنبور کارگر نیست، بلکه درباره کل کلنی بهعنوان یک سازمان منظم است، جایی که برخی از اعضا غذا جمعآوری میکنند و دیگر اعضا آن را فرآوری یا هضم کرده و از طریق «معده مشترک» به همه اعضای کلنی توزیع میکنند. وقتی غذا به مقدار زیاد در دسترس است، بین همه اعضا بهطور مساوی تقسیم میشود و کلنی رونق میگیرد. وقتی غذا کم است، توزیع آن بر اساس سلسله مراتبی محدود میشود! که تعیین میکند کدام اعضا گرسنه میمانند – بهجز ملکه و گروهی از زنبورهای ویژه به نام "دیوتینوس" که از لحاظ فیزیولوژیکی تخصص یافتهاند تا تا زمانی که دوباره منابع غذایی فراهم شود، کلنی را حفظ کنند. دیوتینوس را همان زنبورهای زمستانی می گوییم که دوام بالاتری را در بی غذایی و کمبود غذای طبیعی دارند. کلمه دوام بالاتر معادل دیوتینوس در لاتین است.
کلنی زنبور عسل را به عنوان یک ابرسازمان خونگرم در نظر بگیرید که به اندازه یک بره کوچک است، اما توانایی دارد هر روز یکچهارم از سلولهای خود را در گسترهای چند کیلومتر مربع پراکنده کند تا غذا جمعآوری کند و سپس هر شب دوباره به یک خوشه بازگردد. این زنبورها فقط دو منبع غذایی جستجو میکنند – شهد (منبع کربوهیدرات) و گرده (که پروتئین، چربیها، ویتامینها، مواد معدنی، استرولها و متابولیتهای ثانویه گیاهی را فراهم میکند). تنها چیزهای دیگری که توسط زنبورهای کارگر جمعآوری میشود، آب (که مقداری مواد معدنی فراهم میکند) و رزینهای گیاهی برای ساخت برهموم هستند.
این ابرسازمان خونگرم زنبور عسل در پاسخ به دسترسی به غذا رشد میکند، تقسیم میشود یا کوچک میشود. بنابراین، درک عمیقی از نحوه پاسخ کلنی به ورودیهای تغذیهای از محیط (یا زنبوردار) برای ارائه توصیههایی درباره مدیریت یا کنترل بیماریها بسیار حیاتی است.
کربوهیدراتها در مقابل سایر مواد مغذی
زنبور عسل به طور کامل به عسل، یعنی نام خود، وابسته است – قند ذخیره شده به شکل عسل به کلنی این امکان را میدهد که در دورههای قحطی و زمستانهای سرد زنده بماند. زنبورهای عسل اروپایی، با تشکیل خوشههای همودرمیک، تنها حشراتی هستند که میتوانند در طول زمستانهای سرد در عرضهای جغرافیایی بالا دمای بدن خود را افزایش دهند (و یک محیط "گرمسیری" درون خوشهای در داخل درخت یا کندو ایجاد کنند). ذخایر غذایی ذخیره شده کلنی به آنها اجازه میدهد که نیروی میدانی ثابت (اما عمدتاً غیرفعال) خود را در زمستان حفظ کرده و سپس در اوایل بهار، پیش از گونههای دیگر گردهافشان، به بازسازی جمعیت خود بپردازند.

شرایط تغذیه در طول سال
یک کلنی در طول سال از چهار مرحله عبور میکند:
- 1- بقا در طول دوره قحطی، با استفاده از ذخایر غذایی.
- 2- افزایش جمعیت، که تا زمانی که گرده فراوان باشد ادامه دارد. در برخی اقلیمها، دسترسی به گرده ممکن است بهصورت دو یا سهگانه باشد، بنابراین پرورش نوزادان (و در نتیجه جمعیت کلنی) از این دینامیک پیروی میکند.
- 3- وقتی یک کلنی فضای زندگی خود (جعبههای کندو، حفره درخت و غیره) را پر کرد و تعداد کافی نوزاد مهر و موم شده برای خروج آماده داشت، تلاش میکند با تقسیم شدن (بچه) تولیدمثل کند.
- 4- پس از تولیدمثل، تنها هدف کلنی ذخیرهسازی عسل به اندازه کافی برای عبور از دوره قحطی بعدی (که ممکن است ماهها دمای زیر صفر را شامل شود) است، تا زمانی که گرده دوباره در دسترس قرار گیرد.
نیازهای تغذیهای کلنی در طول فصول
جمعیت زنبورهای کارگر عمدتاً از زنبورهای "دیوتینوس" یا "زمستانی" تشکیل شده است که فیزیولوژی آنها به گونهای است که تا حد ممکن پروتئین را در بدنهای چربی خود ذخیره میکنند. در این مرحله، کلنی تقاضای کمی برای پروتئین دارد و بهطور ایدهآل از ذخایر گرده پاییزی که بهصورت نان زنبور حفظ شده است، برای پرورش حداقل نوزادان استفاده میکند.
با تحریک اولین گردههای درختان، کلنی پرورش جدی نوزادان را آغاز میکند که نیاز به تبدیل زنبورهای "زمستانی" پیر به فیزیولوژی و رفتار کوتاهمدت پرستاری/گردهافشانی دارد و باعث میشود بیشتر آنها در عرض یک ماه بمیرند. بنابراین، کلنی وارد "چرخش بهاری" میشود – یک رقابت که در آن زنبورهای "زمستانی" که به سرعت پیر میشوند باید تعداد زیادی زنبورهای کارگر جدید را پرورش دهند تا پیش از مرگ جایگزین شوند. در این مرحله، تقاضا برای شکر و پروتئین بهصورت هفتگی افزایش مییابد. شرایط آب و هوایی نامساعد در این زمان میتواند باعث استرس تغذیهای و مرگ کلنی به دلیل گرسنگی شود. مداخله زنبوردار با تغذیه شکر یا جایگزین گرده میتواند این مشکلات را کاهش دهد.
نیاز آن به پروتئین بهطور چشمگیری افزایش مییابد تا زمانی که ملکه در حداکثر توان خود تخمگذاری میکند (برای یک ملکه خوب این باعث میشود که 10 قاب عمیق حاوی نوزادان (با پوشش متوسط 70%) داشته باشد). این دوره بیشترین تقاضا برای پروتئین است.
(محدود به میزان تخمگذاری ملکه و تغذیه، از اواسط اردیبهشت تا تیرماه در نمودار بالا)، تا زمانی که خروج زنبورهای بالغ با مرگ کارگران تعادل پیدا کند (میانگین بقا در بهار/تابستان تقریباً 35 روز است). این رشد ممکن است با بچه کندو (تولید مثل کلنی) قطع شود.
پرورش نوزادان کاهش مییابد (همچنین نیروی کار غیرمولد) و نیازهای تغذیهای کلنی کاهش مییابد.
زنبورداران باید اطمینان حاصل کنند که زنبورهای زمستانی در پاییز با استرس کم (بهویژه در ارتباط با واروآ) و دسترسی به پروتئین بالا پرورش مییابند، تا زنبورهای "زمستانی" بتوانند چربیهای حیاتی بدن خود را بهطور کامل توسعه دهند.
"چرخش پاییزی" اتفاق میافتد، که در طی آن بیشتر زنبورهایی که درگیر پرورش نوزادان بودند، بهطور طبیعی از بین میروند. فقط زنبورهایی با فیزیولوژی دیوتینوس (و شکم پر از گرده) در خوشه زمستانی باقی میمانند.

رشد کلنی تصاعدی نیست
اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد رشد کلنی بهصورت S شکل باشد (شکل 1)، اما در واقع، از زمانی که خوشه کلنی لانه نوزادان خود را تثبیت میکند تا زمانی که به حداکثر جمعیت خود میرسد، نرخ رشد اساساً خطی است (نولان 1932) – محدود به تعداد تخمهایی که ملکه روزانه میگذارد. مقایسه نرخهای رشد اندازهگیری شده، از نظر تعداد زنبورهای بالغ جدید در روز، از مطالعات مختلف آموزنده است (شکل 3).

سرعت رشد کلنی در مقایسه با مهرهداران
اگر نرخ رشد زنبور عسل را با سریعترین حیوان خشکیزی در کشاورزی امروز مقایسه کنیم - مرغ گوشتی هیبریدی (که به جای اینکه در ۱۹ هفته به وزن لازم برای کشتار برسد، اکنون فقط در ۶ هفته با تغذیه بهینه به این وزن میرسد) - میتوانیم به راحتی رشد آن را با یک کلنی کوچک زنبور مقایسه کنیم؛ بستهای تازهکندو شده با وزن ۲ پوند. جدول زیر افزایش وزن بدن کلنی زنبور عسل را با مرغ گوشتی مدرن مقایسه میکند.
به وضوح، یک کلونی زنبور با سرعت شگفتانگیزی رشد میکند. اما این تمام ماجرا نیست! مرغ گوشتی از امکانات فوقالعادهای برخوردار است که در یک سالن گرم نگهداری شده و با خوراک بهینه شده تغذیه میشود، و بدن فشردهاش با پرها عایقبندی شده است. اما کلونی زنبور پر تلاش باید بر روی گلها تا دهها مایل مربع به جستجوی غذا بپردازد، انرژی زیادی را در این فرآیند مصرف میکند و مقدار زیادی از گرمای بدن خود را به محیط از دست میدهد. بهعلاوه، کلونی زنبور عسل هر روز حدود هزار زنبور را به دلیل مرگ و میر طبیعی از دست میدهد.
تغذیه به عنوان یک عامل محدودکننده رشد کلونی
عوامل محدودکننده ذاتی برای رشد کلونی عبارتند از:
1) نرخ تخمگذاری بالقوه ملکه.
2) میزان شانهای گرم شده برای پرورش نوزادان.
3) مسائل مربوط به بیماریها.
4) تغذیه کافی.
نرخ رشد خطی شگفتانگیز کلونی تحت شرایط بهینه، با نرخ طبیعی بقا در کارگران به تعادل میرسد که حدود ۴۰ برابر نرخ تخمگذاری روزانه ملکه است. بنابراین، جمعیت کلونی معمولاً در حدود ۴۰,۰۰۰ تا ۶۰,۰۰۰ زنبور بالغ به اوج خود میرسد.
سه عامل اول تا حد زیادی توسط زنبوردار و دامپزشک قابل کنترل هستند. آخرین عامل – تغذیه – به محیط گلهای محلی، زمانبندی و شرایط جوی بستگی دارد، اما زنبوردار این امکان را دارد که تغذیه مکمل را فراهم کند.

نیازهای تغذیهای یک کندو
متأسفانه، نیازهای تغذیهای دقیق زنبورهای عسل به اندازه سایر دامها هنوز به خوبی تعریف نشده است. در طول یک سال، یک کلونی زنبور عسل برای نگهداری خود تخمینی بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ پوند شکر و ۵۰ تا ۷۵ پوند گرده مصرف میکند (Standifer و همکاران، ۱۹۷۷). یک کلونی «مولد» علاوه بر این میتواند بیش از ۱۰۰ پوند شکر را به صورت عسل اضافی ذخیره کند.
جمعبندی
در این مقاله، به بررسی نیازهای تغذیهای کلنیهای زنبور عسل و اهمیت تغذیه مناسب برای سلامت و رشد آنها پرداخته شده است. زنبورهای عسل به عنوان ابرسازمانهایی با توانایی بینظیر در جمعآوری غذا از محیط، نیازمند منابع غذایی غنی و متنوع هستند. نقش کربوهیدراتها به عنوان منبع اصلی انرژی از طریق عسل و اهمیت گرده به عنوان منبع پروتئین، چربیها، ویتامینها و مواد معدنی در رشد و بقا مورد تأکید قرار گرفته است. تغذیه مناسب نه تنها بر رشد و افزایش جمعیت کلنی تأثیرگذار است، بلکه میتواند عاملی تعیینکننده در مدیریت بیماریها و به خصوص کنترل کنه واروآ باشد.
در فصلهای مختلف سال، نیازهای تغذیهای کلنیها تغییر میکند و زنبورداران باید بتوانند با تغذیه مکمل، رشد و پایداری کلنی را بهینه کنند. این مهم بهویژه در زمانهایی که دسترسی به منابع طبیعی محدود است، بسیار حیاتی است. همچنین، تغذیه کافی از عوامل اصلی محدودکننده رشد کلنی است که میتواند بر بازدهی تولید عسل و موفقیت کلنی تأثیر مستقیم بگذارد.
اگر میخواهید کلنیهای سالمتری داشته باشید و تولید عسل خود را بهبود دهید، اکنون وقت آن رسیده که به تغذیه کلنیها توجه ویژهای کنید. با مطالعه بیشتر و بهرهگیری از روشهای تغذیه مکمل مناسب، میتوانید کلنیهای خود را از کمبودهای تغذیهای محافظت کنید و به رشد بهتر آنها کمک کنید!
چرا تغذیه زنبور عسل اهمیت دارد؟
تغذیه مناسب به حفظ سلامت، رشد، و بازدهی کلنیهای زنبور عسل کمک میکند. منابع غذایی طبیعی محدود یا ناکافی میتواند به کاهش تولید مثل، افزایش حساسیت به بیماریها، و حتی گرسنگی زنبورها منجر شود.
زنبورهای عسل چه نوع غذاهایی مصرف میکنند؟
زنبورهای عسل شهد و گرده گلها را جمعآوری میکنند. شهد بهعنوان منبع اصلی کربوهیدراتها و انرژی عمل میکند، در حالی که گرده منبع اصلی پروتئین، چربی، ویتامینها و مواد معدنی است.
تغذیه مکمل چیست و چه زمانی باید از آن استفاده کرد؟
تغذیه مکمل شامل افزودن شکر، شربت یا کیک گرده به کندوها در مواقع کمبود منابع طبیعی است. زنبورداران اغلب در زمستان یا دورههای کمبود غذا از تغذیه مکمل برای حفظ جمعیت و سلامت کلنی استفاده میکنند.
چگونه میتوانم بفهمم که کلنی زنبور عسل به تغذیه بیشتری نیاز دارد؟
نشانههایی از قبیل کاهش ذخایر غذایی در کندو، کاهش فعالیت زنبورها، یا نشانههای ضعف زنبورها میتواند به کمبود تغذیه اشاره داشته باشد. مشاهده کاهش پرورش نوزادان نیز میتواند یک علامت دیگر باشد.
چه مقدار غذا برای زنبورهای عسل کافی است؟
بهطور کلی، یک کلنی زنبور عسل برای زمستانگذرانی به حدود 25 تا 40 کیلوگرم عسل نیاز دارد. علاوه بر این، زنبورها حدود 35 کیلوگرم گرده در طول سال مصرف میکنند تا نیازهای پروتئینی خود را تأمین کنند.
چگونه تغذیه زنبور عسل میتواند بر تولید عسل تأثیر بگذارد؟
تغذیه مناسب باعث افزایش جمعیت کارگران میشود که میتوانند بیشتر کار کنند و در نتیجه تولید عسل افزایش مییابد. تغذیه ناکافی یا نادرست ممکن است باعث کاهش تولید عسل و کاهش سلامت کلنی شود.
آیا تغذیه زنبورهای عسل در فصول مختلف سال متفاوت است؟
بله، در طول زمستان، زنبورها بیشتر به ذخایر کربوهیدراتی (عسل یا شربت شکر) وابسته هستند، در حالی که در بهار و تابستان نیاز به پروتئین و مواد مغذی دیگر از طریق گرده بیشتر است تا رشد کلنی و تولید مثل بهینه انجام شود.
چگونه میتوانم از تغذیه مکمل برای افزایش جمعیت کلنی استفاده کنم؟
زنبورداران میتوانند با افزودن کیک گرده یا شربت شکر در زمانهای کمبود گرده طبیعی، کلنی را تشویق به رشد و افزایش جمعیت کنند. این کار بهویژه در بهار برای آمادهسازی کلنی جهت افزایش تولید عسل یا تولید مثل مناسب است.
آیا تغذیه بیش از حد زنبور عسل میتواند مشکلاتی ایجاد کند؟
بله، تغذیه بیش از حد، بهویژه از منابع شکر مصنوعی، میتواند باعث مشکلاتی مانند ذخیرهسازی غیرضروری و کاهش فضای مناسب برای پرورش نوزادان شود. همچنین، ممکن است باعث رشد غیرطبیعی کنه واروآ و سایر آفات شود.
نقش تغذیه در کنترل کنه واروآ چیست؟
تغذیه مناسب میتواند به تقویت سلامت کلنی کمک کند و زنبورها را در برابر آفات و بیماریها مقاومتر سازد. کلنیهای ضعیف یا کمتغذیه معمولاً بیشتر در معرض هجوم کنه واروآ و سایر بیماریها قرار میگیرند.
ارسال دیدگاه
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری شوید
پستهای مرتبط


آخرین نظرات